شاید این سؤال ذهنت را به خود مشغول کرده باشد که امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه حکومتی واحد و جهانی تشکیل می دهد؟ آیا استقرار این حکومت همچون جنگ های کنونی با کشت و کشتار فراوان و بی شمار همراه است؟ ...
با رجوع به احادیث بسیاری که از چگونگی جنگ های امام سخن به میان می آورند، بیانگر آن است که امام نه با قدرت خارق العاده و نه با کشتار و خونریزی، بلکه با شیوه های معمولی و طبیعی حکومتی واحد و جهانی تشکیل می دهد. راهها و شیوههای گوناگونی، وجود دارند که پیروزی حضرت مهدی(عج) را بر دنیایی که مردمش به آخرین و پیشرفته ترین اسلحه روز مسلح هستند، به طریق عادی و معمولی، ممکن و بلکه قطعی توجیه می کند.
تغییراتی که در اوضاع اعتقادی، فکری، فرهنگی و اجتماعی جامعه بشری، در امتداد تاریخ به وجود آمده است و همچنان ادامه خواهد داشت و نیز نحوه رهبری، راهکارهای مناسب، تدابیر حکیمانه، شیوه های مبارزاتی حضرت مهدی (عج) و ایمان و صلابت لشکریان آن حضرت از جمله دلایلی است که عادی بودن این طرق را امکان پذیر می کند.
عوامل مختلفی زمینه ساز حکومت جهانی امام مهدی(عج) می باشند که به اختصار به بررسی هر یک از آنها خواهیم پرداخت.
حرکت طبیعی بشر به سوی توحید و یکتاپرستی
خداوند در قرآن می فرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»؛ «خداوند، به کسانی که ایمان آورده و عمل شایسته انجام دادهاند، وعده داده است که آنها را در زمین، جانشین قرار دهد، همانگونه که مردمان پیشین را جانشین قرار داد، و دینی را که برای آنها پسندیده است، به قدرت برساند، و خوف و وحشت آنها را به امنیت بدل کند، تا آن که همه مردم، او را پرستش نمایند و چیزی را شریک او قرار ندهند.» 1
خداوند در این آیه شریفه صالحان را وارث ستمکاران قرار می دهد؛ همان طور که فرعونیان را نابود کرد و بنی اسرائیل باغ و کنوز و جایگاه های پر نعمت آنها را به ارث بردند. دینش را به قدرت می رساند و همه مردم فقط از دین او پیروی می کنند. اطمینان می دهد که نگرانی ها و اضطراب های ناشی از حاکمیت جور، به امنیت تبدیل می شود. همچنین بیان می دارد که همه مردم، فقط او را می پرستند و چیز دیگری را شریک وی قرار نمی دهند.
نیم نگاهی به تاریخ بشریت بیانگر آن است که سیر طبیعی جامعه های انسانی، از شرک و پرستش چهره ها و سنگ ریزه ها، ارواح و ارباب انواع مجسمه ها، به سوی یگانه پرستی بوده است. معابد انسان های اولیه و عبادتگاه آنها شکاف های کوه بوده است که پس از کشف آنها، مهره هایی یافتند که با دقت تراشیده و سوراخ شده بود؛ سپس با ریسمان های مخصوصی به رشته درآورده و در اشکال مختلف در آن معابد نگهداری می شده است. انسان های بدوی با دست زدن و مسح کردن یا بوسیدن آنها به پرستیدن شان می پرداختند. همچنین قبایل ابتدایی، به وجود ارواح نامرئی خاصی معتقد بودند؛ زیرا عقیده داشتند که روح دارای خصوصیات انسان؛ یعنی آگاهی و اراده، کینه، تقرب، عشق و محبت هستند که خدمت و یا خیانت می کنند، یا شوم هستند و یا مقدس، خیرند و یا شر. همه این موارد نیز هم صفات انسان است که به ارواح داده شده است.
امت حضرت نوح علیه السلام نیز مجسمه های گوناگونی را می پرستیدند. پرستش این مجسمه های بی روح و فاقد شعور، به طوری در روح و جان مردم آن زمان درآمیخته بود که از درک خدای واحد ناتوان بودند؛ به همین علت هم بود که برهان های قطعی و استدلال های منطقی حضرت نوح علیه السلام در آنان نفوذ نکرد و فطرت آنها هرگز بیدار نشد تا آنکه به عذاب الهی گرفتار شدند.
حضرت نوح علیه السلام طی 950 سال دعوت بی وقفه، تنها نتوانست بیش از هشتاد نفر را یگانه پرست کند، اما به مرور زمان، به تدریج و اندک اندک عقول و اندیشه های بشری شکوفا شد و نفوس تاریک بشری برای پذیرایی دعوت حق مستعد و آماده گردید، به طوری که برخلاف موانع و مزاحماتی که از سوی دشمنان حق موجود بود، دعوت پیامبران در دل توده ها اثر گذاشت و امروز پیروان آیین توحیدی حضرت ابراهیم علیه السلام اعم از کلیمی ها، مسیحی ها و مسلمانان اکثریت مردم روی زمین را تشکیل می دهند؛ زیرا حس دینی و پاسخ یافتن به نیازهای معنوی یک نیاز طبیعی و فطری است.
اهمیت قدرت حق و نیروی حقیقت به اندازه ای بود که اسلام پس از ظهور در شبه جزیره عربستان، به سرعت در جهان گسترش پیدا کرد و شرق و غرب عالم که در تاریکی محض به سر می بردند، به این نور هدایت، روی آوردند. این سیر طبیعی همچنان نیز ادامه خواهد یافت و مخالفان اسلام و پیروان ادیان دیگر ـ به ویژه جهان مسیحیت ـ به اسلام که حقیقت فطری دارد، روی خواهند آورد. برخی از غیر مسلمانان همچون دکتر لورا واکسیاواگلیری، گوستا ولوبون، جان دیون پورت، توماس کارلایل، لادین کوپولا دربارة جامعیت اسلام تحقیق کردهاند، اسلام را بهترین و کاملترین دین معرفی میکنند. 2
"ستوارد" آمریکایی که در موضوع "امروز مسلمین" بحث می کند، جنبش جدید عالم اسلام را از قرن هجده به دنیا گوشزد می نماید و کتاب خود را با این جمله به پایان میبرد: «پس حقیقت معرفت، تأمل و امیدواری است. چون معرفت یافتی، تأمل کن و امیدوار باش که این درد مخاضی است که آن را جز کسانی که در آن، علم فراوان و عقل فروزان و قلب حقپذیر دارند؛ درنمییابند. این نیست، مگر آنکه شرق جدیدی در عالم جدید به وجود خواهد آمد.(شاید منظور نویسنده نظم نوین جدید میباشد) و یک ژنرال اسپانیایی به صراحت اعلام کرد که از یاران حضرت مهدی(عج) است.»3
اگر چه اندیشه قیام امام مهدی(عج) یک تفکر مسلم اسلامی است، اما مورد قبول همه خواهد بود؛ به طوری که حضرت مسیح علیه السلام، برای نماز به حضرت مهدی(علیه السلام) اقتدا می کند. در حدیثی از امام باقر علیه السلام در این زمینه آمده است: «به درستی که عیسی علیه السلام پیش از قیامت به سوی دنیا فرود می آید. پیرو هر دینی ـ یهود و غیره ـ باقی نمی مانند، جز آنکه پیش از مردنشان به او ایمان می آورند و عیسی علیه السلام پشت سر مهدی علیه السلام به نماز می ایستد.»
منبع:www.tebyan.net