«فوتوریسم» یعنى اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجى غیبى و مصلح بزرگ جهانى)
امید و آرزوى پیروزى نهایى حق بر باطل، صلح بر جنگ، عدالتبر ظلم، برقرارى ارزشهاى انسانى و تشکیل مدینه فاضله یا «آرمانشهر» و به عبارت دیگر «فوتوریسم» در همه ادیان زمینى و آسمانى با اختلاف اندکى وجود دارد و یکى از مشترکات تمامى ادیان و مذاهب است. در همه ادیان به آینده درخشان و آمدن مصلحى جهانى در آخرالزمان نوید داده شده است. «فوتوریسم» یعنى اعتقاد به دوره آخر الزمان و انتظار ظهور منجى غیبى و مصلح بزرگ جهانى از مسایلى است که در بحثهاى تئولوژیک تمام مذاهب و ادیان درباره آن بحث و گفتگو شده است. همه ادیان در آن مشترکند اما در مصداق آن اختلاف وجود دارد. سمت و سوى جهان بشریت علىالعموم رو به پیروزى عدالت و نجات قطعى انسانها و نابودى حتمى ظلم و ظالم مىرود و همین «انتظار» است که عامل نیرو بخش و ایمان بخش به ستمدیدگان است و باعث امیدوارى آنها به پیروزى مىشود. این ایمان قطعى نه تنها آنها را بىمسؤولیت و منفى بار نمىآورد بلکه به آنان نیرو و قدرت و اطمینان به پیروزى مىدهد.
.
در کتاب «روش جوک» از کتب هندویان آمده است: «سرانجام دنیا به کسى برگردد که خدا دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او «فرخنده و خجسته» باشد.»
هندوها مصلح را «مظهر ویشنو» به معناى مظهر دهم مىدانند و آوردهاند: «این مظهر ویشنو در انقضاى کلى یا عصر آهن سوار بر اسب سفیدى در حالى که شمشیر برهنه درخشانى به صورت ستاره دنبالهدار در دست دارد ظاهر مىشود و شریران را تماما هلاک مىسازد و خلقت را از نو تجدید و پاکى را جعتخواهد داد… این مظهر دهم در انقضاى عالم ظهور خواهد کرد.» در کتاب دیگرى به نام «باسک» که از کتب هندوهاست آمده: «دور دنیا تمام شود به پادشاه عادلى در آخرالزمان که پیشواى فرشتگان و پریان و آدمیان باشد و راستى حق با او باشد و آنچه در دریا و زمینها و کوهها پنهان باشد همه را به دست آورد و از آسمان و زمین آنچه باشد خبر مىدهد و از او بزرگتر کسى به دنیا نیاید » «شاکمونى» پیغمبر هندوها در کتاب مذهبى خود مىگوید: «پادشاهى دولت دنیا به فرزند سید خلایق دو جهان «کشن» بزرگوار تمام شود و او کسى باشد که بر کوههاى مشرق و مغرب دنیا حکم براند و بر ابرها سوار شود و دین خدا یک دین شود و دین خدا زنده گردد».
در کتاب «دداتک» از کتب مقدس برهمائیان آمده است: «دستحق درآید و جانشین آخر «ممتاطا» ظهور کند و مشرق و مغرب عالم را بگیرد همهجا و خلایق را هدایت کند.»
جاماسب در کتاب «جاماسبنامه» از زرتشت نقل مىکند که مىگوید: «مردى بیرون آید از زمین تازیان… و بر آیین جد خویش با سپاه بسیار روى به ایران نهد و آبادانى کند و زمین را پر داد کند و سوشیانس «نجاتدهنده بزرگ» دین را به جهان رواج دهد. فقر و تنگدستى را ریشه کن سازد. ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار گرداند.» در کتاب «زند» کتاب مذهبى زرتشتیان در این باره آمده است: «لشکر اهریمنان با ایزدان دائم در روى خاکدان محاربه و کشمکش دارند و غالبا پیروزى با اهریمنان باشد… آنگاه پیروزى بزرگ از طرف ایزدان مىشود و اهریمنان را منقرض مىسازند… و بعد از پیروزى ایزدان و برانداختن تبار اهریمنان، عالم کیهان به سعادت اصلى خود رسیده بنى آدم بر تخت نیکبختى خواهند نشست.»
در «مزامیر» داود چنین مىخوانیم: «… زیرا که شریران منقطع خواهند شد، اما متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد. هان! بعد از اندک زمانى شریر نخواهد بود. در مکانش تامل خواهى کرد و نخواهد بود. اما حکیمان (صالحان) وارث زمین خواهند شد… و میراث آنها خواهد بود تا ابد الاباد… زیرا «متبرکان خداوند» وارث زمین خواهند شد اما ملعونان وى منقطع خواهند شد.»
در «تورات» آمده است: «و نهالى از تنه یسى بیرون آمده، شاخهاى از ریشههایش خواهد شکفت و روح خدا بر او قرار خواهد گرفت… مسکینان را به عدالت داورى خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین براستى حکم خواهد کرد… گرگ با بره سکونتخواهد کرد و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر پروارى با هم، و طفل کوچک آنها را خواهد راند. و در تمامى کوه مقدس من، ضرر و فسادى نخواهند کرد زیرا که جهان از معرفتخداوند پر خواهد شد. به منظور گرد آوردن طوایف بشر بر یک دین حق، سلاطین دول مختلفه را نابود کنم. آن وقتبرگردانیم به قومها لب پاکیزه براى خواندن همه به نام خداى و عبادت کردن ایشان به یک روش.»
در «انجیل» چنین مىخوانیم: «کمرهاى خود را بسته، چراغهاى خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانى باشید که انتظار آقاى خود را مىکشند که چه وقت از عروسى مراجعت کند. تا هر وقت آید و در را بکوبد، بى درنگ براى او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقاى ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد… پس شما نیز مستعد باشید زیرا در ساعتى که گمان نمىبرید پس ایشان مىآید… چون برق که از مشرق بیرون مىآید و تا مغرب ظاهر مىگردد. آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود… خواهند دید فرزند انسان را بر ابرهاى آسمان که مىآید با قدرت و جلال عظیم… و چون فرزند انسان در جلال خود خواهد آمد با جمیع ملائکه مقدسه بر کرسى بزرگى قرار خواهد گرفت…»
در یکى از اناجیل مورد قبول مسیحیان پروتستان ضمن وصایاى مسیح، علیهالسلام، به شمعون پطرس این طور مىگوید: «اى شمعون خداى به من فرمود: ترا وصیت مىکنم به سید انبیا که بزرگ فرزندان آدم و پیغمبر امى عربى است و بیاید ساعتى که فرج قوى گردد و نبوت بسیار شود و مانند سیل جهان را پر کند.»
قرآن کریم با قاطعیت تمام از پیروزى نهایى دین حق بر تمامى ادیان سخن گفته است:
«هو الذى ارسل رسوله و دین الحق لیظهره علىالدین کله بالهدى و لوکرهالمشرکون.»
اوست آنکه پیمبرش را به رهبرى و کیش حق فرستاد تا بر کیشها همگى چیره گرداندش چه شرکورزان ناخوش دارند.
قرآن، وراثت زمین را براى بندگان صالح خداوند وعده داده است:
«و لقد کتبنا فىالزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادى الصالحون»
و هر آینه در زبور پس ذکر نوشتیم که زمین را بندگان شایسته من ارث برند.
خداوند در قرآن، بر مستضعفان زمین منت مىگذارد و آنها را پیشوا و وارث قرار مىدهد:
«و نرید ان نمن علىالذین استضعفوا فىالارض و نجعلهم ائمة و نجعلهمالوارثین.»
و خواهیم منت نهیم بر آنانکه ناتوان شمرده شدند در زمین و آنان را پیشوایان وارث برندگان بگردانیمشان.
آیات 55 سوره نور، 128 اعراف، 54 مائده و نیز آیات دیگر در همین زمینه نشان مىدهد که این اندیشه در قرآن به طور جدى و قوى حضور دارد.
این اندیشه به تفسیر استاد شهید آیةالله مطهرى:
«بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوش بینى نسبتبه جریان نظام طبیعت و سیر تکاملى تاریخ و اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینى نسبتبه پایان کار بشر است.»
امید و آرزو به تحقق این نوید و پایان خوش براى جهان در زبان روایات اسلامى «انتظار فرج» نامیده شده است.
منبع:fvtvryzm.blogfa.com